ترنمترنم، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

ترنم بهارم

نامه ترنم به خدا

به نام خالق هستي ترنم گودرزي من با نام تو شروع مي‌كنم اي خدا تو را دوست دارم  من نوري درخشان دارم  و اي خدا خيلي دوستت دارم براي جوجه‌هايم آرزوي موفقيت مي‌كنم گريه نكن ، قم قم ( غم غم ) نكن بي من اگر آنها را ديدي به من خبر بده گريه نكن زار زار مثل قم (غم ) آن‌ها تو به آن‌ها همچي ( همه چيز ) دادي  خيلي آن‌ها را دوست داشتن ( داشتم ) ولي من تو را به آنها نشان مي‌دهم از آسمان به زمين قتره قتره ( قطره قطره ) باران مي‌بارد باران قم ( غم ) ، باران مي‌بارد       پي نوشت : نمي‌دونم چرا يهو ياد جوجه‌هاش افتا...
30 خرداد 1393

سفر شمال

    بالاخره بعد از يك ماه تاخير اومديم.  اين چند وقت توي اداره خييييييييلي سرم شلوغ بود و نمي‌تونستم آپ كنم و اينترنت خونه هم كلا تعطيل شده ديگه. اين شد كه ما اومديم با كلي تاخير و اما اين چند وقت همه چيز امن  امان بود. آخرين روز كه ترنم به مدرسه رفت 7 خرداد بود كه فقط سه نفر از بچه‌ها اومده بودن و رسما كلاس اول دختر نازنينم تموم شد. توي پست بعدي ميام با جشن فارغ‌التحيلي كلاس اول چون هنوز عكسها و فيلم جشن به ذستمون نرسيده.  روزها مي‌گذرن طبق روال معمول و ترنم خانم ما كلاس اسكيت مي‌رفت و البته هنوز هم داره مي‌ره كلاس اسكيت.  براي اين چند روز كه تعطيلي بود برنام...
21 خرداد 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنم بهارم می باشد